ناگهاني

ساخت وبلاگ
ناگهاني
الان كه دارم مينويسم دو ديقه از پي ام كه بهم زد گذشت قلبم تنز تند ميزنه نميدونم چمه گفت فردا باهات كار دارم شب بخير گفتيم خيلي كنجكاوم بدونم چيشده تو شوكم ولي نميدونم ي حس عجيبي دارم اميدوارم خبراي خوبي باشه يكم حرف زديم گفت چقدر رسمي حرف ميزني نميدونم چرا كم ميارم وقتي باهاش حرف ميزنم نميتونم منه احمق نميتونم مني كه كم نميارم تو جواب دادن البته با دوستام چون اونجا ادم خجالتي نيستم شيطون شوخ طبع خيلي ميترسم هم يجوراي كنجكاوم فقط اميدوارم چيزي كه فكر ميكنم باشه 

چرا من اينقدر ... 

واي انشب تا صب خوابم نميبره تپش قلب گرفتم يعني اينقدر مهمه چرا ساينا ديوونه شدي  چ مرگته خودتو كنترل كن من بيدارم واقعا خوابم نميبره شايد تو افكارم اونقدر قرار شدم كه با برانكارد بركردم من ي ترسويم كه جلو اون كم ميارم چرا نميتونم كنترل كنم خودمو بعدش زار زار گريه كنم همينه امشب منو گريه تختو افكار با هميم تا صبح 

امان ..


تگ ها--> ترسو نوشت+ نگران نوشت+ گريه نوشت+ افكار نوشت+ بي خواب نوشت
+ ^.^ جمعه ششم مرداد ۱۳۹۶ ^.^ 2:45 ^.^ saina ^.^
جمعه...
ما را در سایت جمعه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sainaaaa بازدید : 151 تاريخ : شنبه 7 مرداد 1396 ساعت: 5:31