2:13 , جمعه بیست و پنجم خرداد ۱۳۹۷ , Šâîñâ
دیشب بعد کلاس رفتم مدرسه ی جشن کوچیک بود 🎊 لحظه اي كه بچه ها نصفشون قرار بود برن و خداحافظي كنن نصفشون مشخص نيست كجا برن خداحافظي كه كرديم يكي از دبير ها اومد گفت تحويل نگرفتم رفت منم گفتم بچها برم تحويلش بگيرم بهش بر نخوره😐 رفتم بغلم كردم يكم حرف زد منم رفتم شفق ميگفت نري تا اول مهر پيدات نكنم😁گفتم نه خيالت راحت هستم😂مأمان دوساعت منتظرم بودن تا بالاخره رفتم خونه خرد بودم گرفتم خوابيدم يكي از بچه ها نقاشي كشيده بود برامون بهمون داد😁 هوم اينم تموم شدنصفه شب پاشم اومدم پست ميزارم😐برم بخوابم ديگه😐👋
برچسب : نویسنده : sainaaaa بازدید : 171